در هیاهوی زندگی امروزه که به تبع افزایش طلاق، فرزندان طلاق نیز بیشتر شده ما شاهد ظهور پدیده های روانشناختی مختلفی هستیم که تمامی آن ها گویای شدت آسیب پذیری این کودکان هستند. کودکانی که با وقوع طلاق بین پدر و مادر تبدیل به قشر آسیب پذیر جامعه شده اند که با وجود توهین ها و تحقیر ها و لیبل بچه طلاق، در برابر تروماهای موجود زانو زده اند. حال ما باید بررسی کنیم وظیفه جامعه و خانواده در قبال فرزندان طلاق چیست؟
در هیاهوی زندگی امروزه که به تبع افزایش طلاق، فرزندان طلاق نیز بیشتر شده ما شاهد ظهور پدیده های روانشناختی مختلفی هستیم که تمامی آن ها گویای شدت آسیب پذیری این کودکان هستند. کودکانی که با وقوع طلاق بین پدر و مادر تبدیل به قشر آسیب پذیر جامعه شده اند که با وجود توهین ها و تحقیر ها و لیبل بچه طلاق، در برابر تروماهای موجود زانو زده اند. حال ما باید بررسی کنیم وظیفه جامعه و خانواده در قبال فرزندان طلاق چیست؟ از اینکه در این مقاله ما را همراهی می کنید بی نهایت سپاسگزاریم.
فرزند طلاق بودن!
با بررسی مطالعات روانشناختی انجام شده پی میبریم که فرزندان طلاق به دلیل عدم دریافت محبت از هردو والد بصورت هم زمان و عدم حضور والدین در مراحل مختلف زندگی و محروم بودن وی از تجارب و راهنمایی های والدین زمینه ساز بسیاری از اختلالات رفتاری و یادگیری شده است.
مسئله ی حضانت باعث شده تا کودک تعامل کمتری با والدی داشته باشد که حضانت به او داده نشده و به مرور زمان او با این شرایط تک والدی انس می گیرد حتی ما شاهد آن بوده ایم که ارتباط خوب کودک با یکی از والدین به مرور زمان باعث کمرنگ شدن ارتباط او با دیگر والد خود شده است و حتی دید بد زوج جدا شده نسبت به هم روی نظر کودک نیز تاثیر گذاشته است و بدین ترتیب فرزند طلاق نمی تواند از پدر و مادر خود بهره کافی ببرد.
به دنبال تمام این مسائل، حس متمایز بودن کودک را فرا گرفته و در مسیر تحصیل در محیط مدرسه خود را از لحاظ روحی تنها حس می کند. این گونه است که جرقه ی بحران های روحی و روانی برای افراد زده می شود و بنیان شخصیت سازی فرد را دچار تزلزل می نماید. گاه این آسیب زمانی به اوج خود می رسد که کودک علارغم محرومیت از امنیت ایجاد شده از سوی پدر و عاطفه ی مادر، طبق قانون و مقررات مجبور به زندگی با یک والد می باشد و حال اگر همان والد درک درستی از روحیه ی شکست پذیر فرزند خود نداشته باشد آینده ی فرزند به چه شکل رقم می خورد؟
بنابراین در مرحله ی طلاق و یا هر بحرانی که خانواده را درگیر می کند کودک باید حدالامکان نزد والدی دوره رشد خود را بگذراند که توانایی کافی از نظر ایجاد امنیت و عاطفه برای فرزند خود را داشته باشد و اگر بنا به هر دلیلی در مراحل گرفتن حضانت از همسری که درکی از مسئولیت پذیری ندارد این مسئله را جدی بگیرید و عنان سرنوشت کودک خود را به دستان او نسپارید، بهترین وکیل طلاق در کرج کسی است که در این مسائل تجارب زبانزد بسیاری داشته و با خیال راحت می توانید پرونده خود را به دستان توانمند او بسپارید چرا که حساسیت این مسئله به سرنوشت کودک شما و همچنین چگونگی رشد و تعالی او بستگی دارد.
آسیب های طلاق بر فرزندان
حقوق فرزندان بر والدین در قانون اگر درست مدیریت نشود آسیب های جبران ناپذیری می تواند روی فرزندان داشته باشد که یکی از آن ها ایجاد نگرش منفی در مورد ازدواج است. اصولا افرادی که شاهد ازدواج ناموفق والدین خود بوده اند به سختی تن به ازدواج می دهند و زندگی انفرادی را ترجیح می دهند. مستحضر هستید که چه مشکلاتی در نبود خانواده ممکن است برای افراد رخ دهد و برای این افراد در بستر جامعه توسط کلاهبرداران و بزهکاران چه دام هایی پهن است! این افراد به دلیل پناه بردن به انزوای خود و دوری از اجتماع به راحتی اعتماد کرده و در دام تبهکاران می افتند در هر صورتی توصیه ی ما این است که کمک بهترین وکیل طلاق در مشهد را نباید نادیده بگیرید.
نمیتوان منکر شد که تمام مشکلات این افراد ریشه در کودکی دارد. مخصوصا محیط مدرسه تاثیر مستقیم و چشم گیری می تواند روی این قشر از کودکان داشته باشد بنابراین معلمان و مدیران در رابطه با این کودکان باید با روانشناسان و مشاوران حاضر در مدارس همکاری درستی ایجاد کنند و همواره رفتاری به دور از قضاوت و ترحم پیشه کنند تا عملکرد آن ها بهبود یافته و انگیزه ای برای تلاش در راستای اهداف زندگی خود داشته باشند.
مشکلات کودکان طلاق در مدرسه
مدرسه به عنوان محیطی که کودکان بیشتر زمان خود را آنجا در تعامل با دیگران هستند، می تواند در شکل گیری اعتماد بنفس و گذر از آسیب های روحی بسیار موثر عمل کند. آموزش و پرورش می تواند سازگاری فرزندان طلاق را افزایش دهد و فضای تحصیل را برای روح آنها ایمن تر کند. تمام این مسائل توسط جلسات مشاوره قابل قبول و به طور مستمر و منظم در مدرسه انجام پذیر است. فرزندان طلاق به دلیل تحمل شکست عاطفی از سوی خانواده به انزوای خود پناه می برند و از اجتماع دوری می کنند، مدرسه می تواند برای آن ها یک مسئولیت اجتماعی در نظر بگیرد تا با این کار فرزندان طلاق از لحاظ اجتماعی حرکتی رو به جلو داشته باشند و توانایی برخورد منطقی با مشکل موجود را کسب کند.
گوشه گیری و منزوی بودن باعث ایجاد استرس و پرخاشگری می شود و به دنبال پرخاشگری ما شاهد طرد شدن و سرخوردگی و افسردگی در افراد می شویم و تمام این ها حاکی از آسیب های روانشناختی عمیق فرزندان طلاق می باشد که به منظور مبارزه با چنین مسائلی دبیران و معلمان می توانند طی برگزاری جلساتی با والدین این بچه ها، ارتباط مستمر و موثر برقرار کرده و با همکاری همدیگر محیط آرامی را در مدرسه و خانه برای آموزش و درس خواندن بچه ها فراهم شود.
وظایف پدر و مادر در حق فرزند
وظایف والدین نسبت به فرزندان این است که حتی قبل از مراحل طلاق طی جلساتی با فرزند خود خلوت کرده و صحبت کنند. مضمون این صحبت ها باید حاکی از آن باشد که مسئله ی طلاق و جدایی برای کودک تا حدودی حل شود و تلاش والدین باید بر این باشد که ذهنیت درستی برای فرزند خود ایجاد کنند تا او بداند علی رغم این جدایی و فاصله او هیچوقت حمایت و محبت والدین خود را از دست نمی دهد بلکه پدر و مادر حتی بیشتر از قبل متوجه شرایط او بوده و همواره با او در ارتباط خواهند بود تا هیچ چالشی را به تنهایی پشت سر نگذارد.
پدر و مادر بعد از مراحل طلاق نیز باید مسائل فرزند خود را اولویت قرار داده و در صورت نیاز کودک، حتی ارتباط تماس خود را حفظ کنند و نیازهای روحی فرزند را مقدم بر مشکلات شخصی خود بدانند. اگر شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند هم فرزند آسیب کمتری را متحمل می شود و هم با گذشت زمان و بلوغ فکری، بچه ها راحت تر می توانند شرایط را درک کرده و خود را در چنگال آسیب های روحی قرار ندهند.
با بیان جملات محبت آمیز، قوت قلبی برای کودکان باشیم
کودکان با توجه به روحیه ی شکننده ی خود همواره نیاز به دریافت محبت و شنیدن جملاتی همچون « برای ما همیشه دوست داشتنی هستی! » بوده اند و در این دوره بحرانی نیاز روحی آن ها تشدید می گردد. والدین باید در نظر داشته باشند که در صورت کم توجهی، کودک خود را مقصر این جدایی و نافرجامی خواهد دانست بنابراین برای جلوگیری از این مسئله پدر و مادر می بایست در بیان جملات محبت آمیز دست و دلباز عمل کرده و همواره عاطفه خود را در برابر کودک آشکار سازند و به کودک این اطمینان خاطر را بدهند که او هیچ نقشی در پیدایش مشکلات نداشته و همیشه تحت حمایت والدین قرار خواهد داشت.
در این بین مدرسه اولین بستری می باشد که اثرات جدایی بر فرزندان را بروز می دهد. زیرا کودک در محیط مدرسه دائما در حال قیاس خود با دیگر دانش آموزان است و زمانی که این تفاوت در شکل ظاهری خانواده خود را با دیگران متوجه می شود نمی تواند آینده ای نرمال را برای خود متصور شود و نشانه های افت تحصیلی، پرخاشگری و انزوا در کودک شروع به ظهور می کند.
به عنوان راه حلی برای این شرایط به گفته روانشناسان حوزه کودک، ضرورتی ندارد که پدر و مادر جزئیات ماجرا را برای کودک شرح دهند ولی صحبت در مورد دلایل طلاق و تغییر ساختار خانواده در حد درک و تصور کودک، می تواند در روند عادی سازی شرایط برای او و بهبودی کمک کننده باشد. از تبدیل شدن کودک به شخص مسئول در خانواده به شدت جلوگیری کنید و اجازه ندهید او مسئولیت هایی فراتر از سن خود را متحمل شود.
سخن پایانی
تمام سعی ما در این مقاله پرداختن به این سوال بود که وظیفه جامعه و خانواده در قبال فرزندان طلاق چیست؟ اکثر افراد در ارتباط با فرزندان طلاق تسلیم تغییرات شدید خلقی آنها در اوایل طلاق می شوند و آگاهی درستی از راه و روش کمک به آنها و خارج کردن کودکان از این شرایط را ندارند. در این مطلب ما به نکات پایه و اصلی ارتباط گرفتن اولیای مدارس و والدین پرداخته و نتیجه آن را گوشزد کردیم. از همراهی شما تا پایان مقاله نهایت سپاسگذاری را داریم.
*این پست صرفاً یک رپورتاژ آگهی است و سایت هیچ مسوولیتی در قبال آن ندارد.