سید علیرضا مرتضوی روانشناس، روان درمانگر و متخصص کودک و نوجوان در گفت وگو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، درباره حمایت نوجوانان از سلبریتی های هنجارشکن با اشاره به هویت یابی در نوجوانان گفت: روانشناسی شناختی، هدف از مسأله هویت یابی در سن نوجوانی را شناختن و پیدا کردن خود عنوان میکند. یعنی نوجوان به واسطه پیدا کردن شادکامی، حال خوب، لذت واقعی و معنای درونی، وارد عرصههای مختلف میشود تا سرانجام، منبع تامین کننده آرامش را پیدا کند.
وی نوجوانی را دوران تمایل به تجربه گری دانست و ادامه داد: نوجوان در راستای پیدا کردن هویت خود به تجربه گری روی میآورد. تمایل به تجربه گری برای هر نوجوان متفاوت بوده و نسبت به جذابیتهای محیط اطراف رخ میدهد. به عبارت دیگر نوجوان به هر جذابیتی که در محیط اطراف خود ببیند عکس العمل نشان داده و به سمت آن جذابیت کشش پیدا میکند.
سلبریتیها، خالق جذابیت برای نوجوانان هستند
این روانشناس با بیان این که سلبریتیها، خالق جذابیت برای نوجوانان هستند، افزود: به طور معمول نوجوان با برانداز کردن فرم و جلوه بصری یک اثر، جذب آن میشود و در موقعیتهای مختلف بدون در نظر گرفتن محتوای پوچ یا مفیدی که دارد؛ از آن پیروی خواهد کرد. یک محتوای توخالی که ظاهری فریبنده دارد، نوجوان را به سمت خود میکشاند.
مرتضوی ادامه داد: در خیلی از موارد، جذابیتی که نوجوان انتخاب کرده با ساختارهای هویتی وی در تعارض است اما چون نوجوان به ایجاد موقعیتهای متفاوت در زندگی تمایل دارد، از تجربه این موارد نمیهراسد.
وی با اشاره به بازار موسیقی و خوانندگان مطرح گفت: اگرچه خیلی از نوجوانان از ابتدا موسیقی گوش نواز و شایسته گوش دادن را برای شنیدن انتخاب میکنند، اما نیمی دیگر از نوجوانان به واسطه روحیه تجربهگر به سمت خوانندگان سخیفی کشیده میشوند که موسیقیهایی با محتوای خطرناک عرضه میکنند و در نهایت به جای این که هویتساز باشند، به عنوان موسیقیهای هویت سوز شناخته میشوند.
این روان درمانگر نوجوان با اشاره به یکی از همین خوانندگان هنجارشکن گفت: چنین فردی بیهویتی خود را در فرآیند فرم و ظاهر و حتی در هنر خود نیز نمایان میسازد و اگرچه موسیقی درستی تولید نمیکند، اما ملودی را عرضه کرده و با ارائه یک تصویر متفاوت، نوجوان را کنجکاو کرده و سپس او را به سمت خود میکشاند.
نوجوانی پر آسیب «تتلو» تعادل روانی او را در بزرگسالی به هم ریخت
مرتضوی بیهویتی فردی مثل تتلو را ناشی از تجربیات در زندگی شخصی دانست و گفت: باتوجه به این که پرونده تتلو به عنوان یک جریان سخت و عمیق شناخته میشود، نحوه زیست این خواننده و اتفاقاتی که از سر گذرانده باید مورد بررسی قرار بگیرد، چرا که هیچ خصوصیت رفتاری طی چند شب پدید نمیآید.
وی با اشاره به مسائل تربیتی و مشکلات خانوادگی ادامه داد: این حجم از خشم که این هنرمند به طرفداران خود القاء میکند یک پیامد فرآیندی است که طی یک اتفاق تدریجی به وجود آمده و بر اساس یک پیشینه در ساختار زندگی شخصی وی نقش داشته است.
این روانشناس توهین و تحقیر را از جمله رفتارهای مضر خانواده دانست و گفت: وقتی خانواده مسیر درستی را ایجاد نکند که نوجوان بتواند به راحتی خود را در آن مسیر بروز دهد، نوجوان در بزرگسالی تعادل روان خود را گم خواهد کرد و به معنای واقعی خود نمیرسد. در نهایت فردی مثل امیرحسین مقصدلو در جامعه ظاهر میشود که از راههای نادرست برای جلوه کردن استفاده میکند.
این روان درمانگر نوجوان با اشاره به فرآیند جامعه گفت: جامعه نیز وقتی در پذیرش و حمایت از یک هنرمند یا فرد تأثیرگذار کوتاهی به خرج میدهد، به خشم شخص دامن میزند و عزت نفس چنین فردی را تحت تاثیر قرار میدهد.
رفتارهای مبتذل «تتلو» ناشی ازکمبود عزت نفس است
مرتضوی اصلیترین عامل رفتارهای مبتذل این خواننده را کمبود عزت نفس عنوان کرد و گفت: اگرچه ماهیت هنری وی از زندگی شخصی مجزا است اما امیرحسین مقصدلو به عنوان یک هنرمند، خشم و کمبود عزت نفس خود را به عرصه هنر و هواداران خود اعلام میکند و در کلام، ظاهر و رفتار خود از این توجه طلبی منفی استفاده میکند. گم گشتگی درونی نیز از جمله عواقب کمبود عزت نفس است که شخص نمیتواند به ارزش واقعی خود پی ببرد.
وی نوجوانی را به دو دوره ۱۲ تا ۱۸ و ۱۸ تا ۲۹ سالگی تقسیم کرد و گفت: با توجه به این که عموم هواداران این خواننده در گروه سنی نوجوانی اول قرار دارند، میتوان روحیه کنجکاوی، جستجوگری و هویت یابی را از جمله عوامل هواداری از این خواننده در نظر گرفت.
این متخصص نوجوان ادامه داد: نمیتوان کمبود عزت نفس و حفرههای شخصیتی تتلو را به طرفداران نوجوان وی نسبت داد چرا که در بعضی از موارد دیده شده که نوجوان در اثر گرایش به تجربه گری به سمت چنین خوانندهای کشیده میشود، همچنین وقتی متوجه شود که ارزشهای خواننده با ارزشهای خودش همخوانی ندارد، از آن سلبریتی فاصله میگیرد.
مرتضوی با اشاره به طرفداران بزرگسال تتلو گفت: وقتی کسی در دوره نوجوانی دوم، میانسالی و سالمندی به این افراد جذب شود میتوان گفت که از عزت نفس پایین رنج میبرد چرا که انسان در این سن باید تا حدودی هویت خود را بشناسد.
گارد گرفتن در برابر سلیقه نوجوان ممنوع!
وی با اشاره به «مسئله خود منطقی» در حوزه نوجوان ادامه داد: پرورش «خود منطقی» با یک گفت و گوی همدلانه صورت میگیرد. گفت و گوی همدلانه نیز نقطه مقابل تحقیر، کنایه، سرزنش و توهین است. همچنین نصیحت و دستور زاویه دید را بالا به پایین نشان میدهد، به عبارت دیگر چنین برخوردهایی به نوجوان، نگاه بالا به پایین را میدهد که همدلانه، برابر و درست نیست.
این روانشناس ادامه داد: استفاده از جملاتی مثل «چیزی که من میگویم درست است»، در شرایطی که با نظر نوجوان مخالف هستید مقاومت نوجوان را برمیانگیزد و با عث میشود حرف شما را قبول نکند، در حالی که در یک گفت و گوی همدلانه، قدم اول پذیرش سلایق است.
مرتضوی افزود: پذیرش سلایق یعنی از گارد گرفتن در برابر سلایق پرهیز شود ولو آن که آن سلیقه بدترین چیزها را در بر بگیرد. گفتن جملاتی مثل «تو آدم خوبی نیستی که چنین سلیقهای داری» یا « بخاطر این که هوادار چنین شخصی هستی، به درد نمیخوری» مصادیقی از نپذیرفتن است.
وی با تأکید روی بیان استدلال گفت: مرحله بعد زاویه مناسب برای قرار گرفتن است، یعنی در حالی که در زاویه بدنی برابر با نوجوان هستیم باید زبان بدن ما بیانگر درک ما باشد. در مرحله آخر که مهمترین مرحله نیز قلمداد میشود باید با بیان استدلال برای حرفی که میزنیم، بتوانیم «چرایی» نوجوان را ارضا کنیم.
استدلال، میتواند نوجوان را از گمراهی نجات دهد
این روان درمانگر کودک با بیان این که بیان استدلال، میتواند نوجوان را از گمراهی نجات دهد، ادامه داد: کسی که استدلال شما را گوش میکند نوجوان نخواهد بود، بلکه «خود منطقی» نوجوان به استدلال شما گوش خواهد کرد که در خیلی مواقع نتیجه بهتری دارد، همچنین بیان این که «چرا من با فردی به اسم تتلو مخالفم؟» نوجوان را وادار به درک کردن استدلال شما میکند.
مرتضوی با بیان این که در صورت مخالفت نوجوان نباید ناامید شد، ادامه داد: حتی اگر در مرتبه اول، این گفت و گو تأثیرگذار نباشد در بدترین حالت علاوه بر این که نوجوان حرف شما را شنیده، تلاش میکند که نسبت به این جریان همراهی بیشتری به خرج دهد. انتقال دادن استدلال، کار خود را خواهد کرد و یک فرصت فکری متفاوت به نوجوان میدهد. تخصصی کردن این گفتمانها، بیشک نتایج موفقیت آمیزی خواهد داشت.
وی خانواده و مدرسه را به عنوان دو نهاد تاثیرگذار در حوزه سلامت روان نوجوان معرفی کرد و گفت: مدرسه به عنوان مهمترین مرکز ارتباط با همسالان و همچنین نهادهای اجتماعی موظف هستند که انتخابات جذاب و پر محتوا به عنوان جایگزینها به نوجوان پیشنهاد دهند. جذابیت این پیشنهادات به لحاظ بصری و محتوایی باید در یک سطح باشند.
این متخصص نوجوان با اشاره به بازار موسیقی عصر حاضر ادامه داد: علاوه بر این که خانواده باید گفتمان همدلانه، برابر و همراه با استدلال انجام دهد، مدرسه و نهادهای اجتماعی موظف به برجسته کردن خوانندگانی هستند که علاوه بر این که موسیقی پسندیده معرف آنان است، محتوای ضد ارزشهای انسانی در سبک آنها جایی ندارد.
این روان درمانگر خاطرنشان کرد: این پیشنهادات که توسط نهادهای اصلی تاثیرگذار در روان نوجوان مثل خانواده، مدرسه و گروه همسالان مثبت، جامعه ایجاد میشود در طول زمان و طی یک فرآیند، زمینه گرایش نوجوان به جذابیتهای پوچ و توخالی را کاهش میدهد و به محض گذر از این دوره حساس گرایشی به هویتهای کاذب نخواهد داشت.
انتهای پیام/